عملیات والفجر مقدماتی

                                           

              عملیات والفجر مقدماتی        

شامگاه بیست بهمن ماه1361بود. در گردان یا مهدی از تیپ قمر بنی هاشم ساعت دوازده شب بیدار باش زده شد. تمام افراد گردان که از سه گروهان شهیدان مدنی-صدوقی-دستغیب تشکیل شده بود به خط شدیم وپس از حلالیت طلبیدن از هم دیگرسوار بر ماشین-

سنگین مانند کمپرسی و...شدیم وبه منطقه ی عملیاتی شرحانی اعزام شدیم .در همان جا پس از پیاده شدن از ماشین ها در زیر آتش توپخانه وکاتیوشا منطقه را توجیه شدیم وبه یک ستون جهت پشتیبانی و یاری رسانی به رزمندگانی که قبلا در عملیات بودند اعزام شدیم اما دشمن توسط ناخدا افضلی که یک فرد خود فروخته بود از عملیات آگاه شده بود و ما  را محاصره نمود .تعدادی از ما در حلقه ی محاصره شهید و تعدادی اسیر وتعدادی مجروح وتعداد اندکی که باقی مانده بودیم  سرگردان در شب تاریک در زیر گلوله های توپخانه ی دو طرف  به این طرف و آن طرف می رفتیم که ناگهان مسئول خط آقای بحرینی توسط بی سیم به معاون گروهان شهید صدوقی اطلاع داد که از کدام طرف از حلقه ی محاصره خارج شویم- او گفت که من یک گلوله ی منور می زنم و شما به آن سمت بیایید ولی دشمن با استراق سمع بی سیم متوجه این موضوع شده بود و از همه طرف منور به آسمان پرتاب می کرد . نهایتا" اول منور زده شد رنگ وتعداد آن اعلام شد و چون از قبل با ما صحبت کرده بود متوجه شدیم و ما را از میادین مین و خاکریزها و... عبور داد تا به پشت خط رسیدیم .ساعت شش صبح بود .من از فرط خستگی به قسمت موتوری یگان رفته وخوابیدم نزدیکی های ظهر بیدار شدم و به  مقر رفتم .آنجا دیدم که در هر چادر پنج شش نفره فقط دو نفر باقی مانده وبقیه یا شهید (همگی مفقودشدند زیرا این منطقه بعدا" در اختیار دشمن بود همانند اکبر مطهر فرمانده گردان و...)یا مجروح ویا اسیر شدند.که اسامی اسرا همانروز در رادیو عراق اعلام شد.

 

 

                                به نقل از آقای ابراهیم سالکی و با تشکر از ایشان